بمیرم برات مامانی
دخترک قشنگ و صبورم بمیرم برات که اینهمه درد داشتی ولی همش میخندیدی.....
امروز یه روز سخت بود
یه هفته ای بود که دوباره غذا نمیخوردی شیر نمیخوردی امروز که بردمت دکتر گفت که باید اندوسکوپی بشی تا دکتر دقیقا بفهمه مشکل فرشته ی کوچولو چیه
من پشت در کلی گریه کردم تا کار دکتر تموم بشه ولی تو از من قوی تری چون تا اومدی بیرون ساکت شدی انگار نه انگار
دلم میخواد همیشه همینجوری قوی و محکم باشی دخترکم
ایشالا داروهاتو میخوری و زود زود خوب میشی
ببخش که نخوردنات و به حساب بد غذایت میذاشتم و نمیدونستم دل کوچولو دخترکم سوخته از بس بالا اورده بمیرم برات مامانی
ای کاش میشد همه دردت وبدی به من کوچولوی مامان ، جیگرم سوخت مامانی وقتی فهمیدم تو چه قدر درد کشیدی ولی هیچی نگفتی بازی کردی و خندیدی....
خیلی ماه ی ، مامان عاشقته
زود خوب شو دخترم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی